materfamilias بانوى خانه ،کدبانو،مادر خانواده ،زن خانه
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه materfamilas
materfamilas بانوى خانه ،مادر خانواده ،کدبانو
Read More »ترجمه کلمه mater
mater مادر،سخت شامه ،نرم شامه
Read More »ترجمه کلمه matelote
matelote يکجور خوراک ماهى که با شراب و پياز و چيزهاى ديگر درست مى کنند
Read More »ترجمه کلمه matelot
matelot ملوان ،ملاح ،رنگ ابى مايل بقرمز
Read More »ترجمه کلمه mateless
mateless بى جفت ،بى همدم
Read More »ترجمه کلمه mate’s receipt
mate’s receipt “رسيد معاون ناخدا،رسيد افسر ارشد کشتى بازرگانى : رسيد کاپيتان کشتى”
Read More »ترجمه کلمه mate
mate “کمک ناخدا،معاون کشتى ،لنگه ،همسر،کمک ،رفيق ،همدم ،شاگرد،شاه مات کردن ،جفت گيرى يا عمل جنسى کردن بازرگانى : معاون ناخدا ورزش : مات علوم هوايى : جفت کردن دو قطعه يک سيستم با هم”
Read More »ترجمه کلمه matchwood
matchwood يک تکه چوب ،چوب کبريت
Read More »ترجمه کلمه matchmaker
matchmaker دلال يا دلاله ازدواج
Read More »