ترجمه کلمه mimicry

mimicry “تقليد،شکلک سازى روانشناسى : همرنگى استتارى”

ترجمه کلمه mimic

mimic تقليد کردن ،مسخرگى کردن ،دست انداختن تقليدى

mimetism “تقليد حفاظتى روانشناسى : تقليد استتارى”

mimetic “وابسته به تقليد روانشناسى : تقليدى”

mimesis “(در فلسفه ارسطو )تقليد،واگيرى ،تقليد هنر از واقعيات روانشناسى : تقليد”

mimer هنرپيشه مقلد وکميک

magnetic flow “شار مغناطيسى علوم مهندسى : فوران مغناطيسى فلوى مغناطيسى”

mimeograph ماشين تکثير،تکثير کردن ،استنسيل ،دستگاه تکثير

mimental گشتاورى

mime “نمايش خنده اور،نمايش بدون گفتگو،تقليد در اوردن روانشناسى : لال بازى”