monitor roof معمارى : بام فانوسى
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه monitor program
monitor program برنامه مبصر
Read More »ترجمه کلمه monitor
monitor “يک برنامه کنترلى ،صفحه نمايش تصوير،مونيتور،نمايشگر،ديده بانى کردن ،فرابين ،بازديد کار دستگاه ،رله کردن پيامها تقويت ارسال امواج ،به گوش بودن گوش دادن ،ناظر بودن ،بازبين ،بازبينى کردن ،اگاهى دهنده ،انگيزنده ،گوشيار،(در راديو )به علائم رمزى مخابراتى گوش دادن ،مبصر،ديده بانى کردن کامپيوتر : صفحه نمايش روانشناسى : نظارت کردن زيست شناسى : فرانگر ورزش : اگاه ساز علوم ...
Read More »ترجمه کلمه monitive
monitive اخطارى ،اندرز اميز
Read More »ترجمه کلمه monition
monition اخطار،اندرز،اگاهى
Read More »ترجمه کلمه monist
monist روانشناسى : وحدت گرا
Read More »ترجمه کلمه monism
monism “اعتقاد وحدت خدا روانشناسى : ايين وحدت”
Read More »ترجمه کلمه magnetic susceptibility
magnetic susceptibility “قابليت مغناطيسى علوم مهندسى : پذيرش مغناطيسى شيمى : مغناطيس پذيرى”
Read More »ترجمه کلمه moniliform
moniliform مثل دانه هاى تسبيح ،دانه دانه ،داراى فواصل دانه وار
Read More »ترجمه کلمه monies
monies پول ها،مسکوکات ،وجوهات
Read More »