فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
mountings “پايه ،ارايش ،اسباب علوم نظامى : لوازم نصب شده روى وسيله”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه mounting instruction
mounting instruction “دستور نصب علوم مهندسى : مقررات نصب”
Read More »ترجمه کلمه mounting flange
mounting flange علوم مهندسى : لبه مهارکننده
Read More »ترجمه کلمه mounting dimension
mounting dimension علوم مهندسى : اندازه نصب
Read More »ترجمه کلمه mounting area
mounting area علوم نظامى : منطقه سوار شدن يکانهاى اب خاکى يا هوابرد
Read More »ترجمه کلمه mounting
mounting “مونتاژ،گارد،سوار کردن وسايل ،پايه ،نگين دار،ارايش ،اسباب ،سوار شدن يا کردن علوم مهندسى : نصب نجوم : استقرار ورزش : دسته و پشت بند دسته شمشير علوم نظامى : وسايل سوار شده روى يک دستگاه سر هم کردن وسايل”
Read More »ترجمه کلمه magneto exchange
magneto exchange علوم مهندسى : مرکز تلفن خودکار با تلفن اندوکتورى
Read More »ترجمه کلمه mountie
mountie پليس سوار کانادا
Read More »ترجمه کلمه mountian spinach
mountian spinach اسفناج رومى
Read More »ترجمه کلمه mountee
mountee علوم نظامى : اژير مخصوص اماده کردن توپهاى ناو
Read More »