فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
muffle furnace “کوره موفلى علوم مهندسى : کوره با حرارت غير مستقيم شيمى : کوره استردار”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه muffle
muffle چيزى که صدا را از بين ببرد،صدا خفه کن ،پيچيدن ،دم دهان کسى را گرفتن ،چشم بستن ،خاموش کردن ،ساکت کردن
Read More »ترجمه کلمه magnezation intensity
magnezation intensity علوم مهندسى : شدت مغناطيس کنندگى
Read More »ترجمه کلمه muffish
muffish کودن ،خام دست ،بيدست و پا
Read More »ترجمه کلمه muffineer
muffineer نمک پاش ،شکرپاش
Read More »ترجمه کلمه muffin
muffin نوعى شيرينى ياکلوچه که گرماگرم باکره ميخورند،بشقاب سفالى کوچک
Read More »ترجمه کلمه muff
muff “دست پوش ،دست گرم کن ،بدبازيکن ،ناشى ،خيطى بالا اوردن ورزش : ناتوانى در گرفتن توپ علوم هوايى : مبدل حرارتى اگزوز که از گرماى گازهاى خروجى براى گرم کردن کابين هواپيما استفاده ميکند”
Read More »ترجمه کلمه muezzin
muezzin ( )muazzn(عربى است )موذن ،اذان گو
Read More »ترجمه کلمه mudslinger
mudslinger تهمت زدن
Read More »ترجمه کلمه mudlark
mudlark بچه کوچه گرد،اهل کوچه ،کسيکه خودرا باخاک و گل مى الايد
Read More »