ترجمه کلمه null hypothesis

null hypothesis “فرضيه صفر شيمى : فرضيه صفر روانشناسى : فرضيه صفر بازرگانى : فرضيه اوليه اى که مورد ازمون قرار ميگيرد”

ترجمه کلمه null cycle

null cycle کامپيوتر : زمان مورد نياز براى چرخيدن درون يک برنامه کامل بدون تعريف داده هاى جديد چرخه تهى

null character ” )nul(دخشه پوچ کامپيوتر : کاراکتر تهى”

null and void “کان لم يکن ،(حق ).بى اثر،باطل و بى اثر قانون ـ فقه : کان لم يکن بازرگانى : بى اثر،کان يم لکن”

null “کان لم يکن ،نول ،منفى ،ملغى ،باطل ،بلااثر،صفر،پوچ ،تهى کامپيوتر : تهى قانون ـ فقه : باطل علوم هوايى : خنثى علوم نظامى : بى اثر”

nulity بطلان ،بى اغتبارى ،پوچى ،نيستى ،عده ،هيچ بودن ،سند پوچ ،باطل

national culture بازرگانى : فرهنگ ملى

nulipara زن هرگز نزاييده

nulify لغو کردن ،ملغى کردن ،باطل کردن ،نسخ کردن ،عقيم گذارندن ،خنثى کردن

nulifidian ادم بى دين و بى ايمان