nursery “محل نگاهدارى اطفال شير خوار،پرورشگاه ،شير خوارگاه ،قلمستان ،گلخانه ،نوزادگاه عمران : شيرخوارگاه روانشناسى : مهد کودک”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه nurser
nurser پرستار،شيردهنده ،شيشه درجه دار براى شيردادن کودک
Read More »ترجمه کلمه nursemaid
nursemaid دايه ،دختر پرستار
Read More »ترجمه کلمه nurse of liberty
nurse of liberty پرورشگاه يا مهد ازادى
Read More »ترجمه کلمه nurse-maid
nurse-maid دختر پرستار
Read More »ترجمه کلمه nurse child
nurse child فرزند رضائى ،فرزند خوانده
Read More »ترجمه کلمه nurse a cold
nurse a cold سرما خوردگى را ماندن در خانه علاج کردن
Read More »ترجمه کلمه nurse
nurse “حفظ يک گوى يا بيشتر در يک نقطه براى کسب امتياز پى در پى( بيليارد)،دايه ،مهد،پرورشگاه ،پروراندن ،پرستارى کردن ،شير خوردن ،باصرفه جويى يا دقت بکار بردن ورزش : حفظ يک گوى يا بيشتر در يک نقطه براى کسب امتياز پى در پى”
Read More »ترجمه کلمه nurl
nurl برامدگى ،قپه ،دندانه ،کنگره دار کردن
Read More »ترجمه کلمه nuptias non concubitus , sedconsensus ,
nuptias non concubitus , sedconsensus , “براى ايجاد علقه زوجيت قانون ـ فقه : قصد نکاح لازم است نه فقط با هم زندگى کردن”
Read More »