ترجمه کلمه neronian

neronian وابسته بهNERO امپراطور ستمکار رومى ،ستمکار،ظالم ،خونريز،سفاک

ترجمه کلمه neroli

neroli عطر بهار نارنج

named place of delivery at frontier بازرگانى : تحويل در مرز مشخص

nernst lamp الکترونيک : لامپ نرنست

neritic “وابسته به منطقه يا کمربند ساحلى زيست شناسى : بر اب لايه اى”

nerf(ing) bar ورزش : سپرهاى چهار طرف براى جلوگيرى از تماس چرخها با اتومبيل ديگر

nerf ورزش : تصادف با اتومبيل ديگر

nereid “(افسانه يونان )هريک از پنجاه حورى دريايى که دختران نروس بوده اند نجوم : نرئيد”

nerd “يک اماتور کامپيوتر،لانه کردن ،لانه ،اشيانه اى کردن کامپيوتر : تو در تو”

neptunium “symb: Np الکترونيک : نپتونيم شيمى : نپتونيم”