ترجمه کلمه nerve center

nerve center “مرکز عصبى ،(مج ).مرکز فرماندهى روانشناسى : مرکز عصبى”

ترجمه کلمه named place of destination

named place of destination بازرگانى : مقصد مشخص

nerve cell “سلول عصبى روانشناسى : ياخته عصبى ورزش : نرون”

nerve block روانشناسى : وقفه عصبى

nerve agent “عامل شيميايى عصبى علوم نظامى : گاز عصب”

nerve “عصب ،پى ،رشته عصبى ،وتر،طاقت ،قدرت ،قوت قلب دادن ،نيرو بخشيدن روانشناسى : پى”

nervation رگبرگ اذين ،رگ و پى ،اعصاب ،ساختمان عصبى ،شبکه عصبى

nervate رگ ذار،رگه دار

nerts (ز.ع ).مزخرف ،مهمل

nerst equation شيمى : معادله نرنست