one-way chromatography شيمى : کروماتوگرافى يکطرفه
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه one way
one way يک راهه ،يک طرفه( مثل خيابان)،يک جانبه
Read More »ترجمه کلمه one upmanship
one upmanship سبقت يا جلو افتادگى از حريق يا رقيب ،يک قدم سبقت ،دست پيش گيرى
Read More »ترجمه کلمه one-two
one-two “ضربه هاى چپ و راست ورزش : ضربه چپ با هوک راست ،تظاهر شمشيرباز به دفاع و حمله در همان مسير”
Read More »ترجمه کلمه one-trial learning
one-trial learning روانشناسى : يادگيرى يک کوششى
Read More »ترجمه کلمه one track
one track کوتاه فکر،يک راهه ،فاقد قوه ارتجاعى ،فقط در يک وهله
Read More »ترجمه کلمه one toe spin
one toe spin ورزش : چرخش با اسکيت قرقره دار روى قرقره هاى جلويى
Read More »ترجمه کلمه one to one
one to one يک بيک ،عينا مثل هم ،عينا مساوى و مرتبط با يکديگر
Read More »ترجمه کلمه one time tape
one time tape “نوار يک لبه علوم نظامى : نوار يک رويه کليد رمز”
Read More »ترجمه کلمه oblieration
oblieration امحا،پاک سازى ،محو،حک ،نسخ ،ستردگى ،بطلان
Read More »