operatic مربوط به اپرا
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه operate (to)
operate (to) “بکار انداختن ،اداره کردن معمارى : داير بودن”
Read More »ترجمه کلمه operate
operate “کار کردن ،فرمان دادن ،عمل کردن بکار افتادن ،به کار انداختن ،خريد و فروش کردن ،بفعاليت واداشتن ،بکار انداختن ،گرداندن ،اداره کردن ،راه انداختن ،داير بودن ،عمل جراحى کردن ،عمل کردن ،بهره بردارى کردن علوم مهندسى : اتصال دادن قانون ـ فقه : از حسابى استفاده کردن بهره بردارى کردن علوم نظامى : معامله کردن”
Read More »ترجمه کلمه operant conditioning
operant conditioning “شرطى شدن کنش گر روانشناسى : شرطى شدن عامل”
Read More »ترجمه کلمه operant
operant “کنش گر( اپرانت)،موثر،عامل ،کار کننده ،فعاليت کننده روانشناسى : عامل”
Read More »ترجمه کلمه oblique projection
oblique projection “عمران : نمايش اجسامى درروى صفحه بوسيله تصويرمايل معمارى : تصوير مورب علوم هوايى : تصوير مايل”
Read More »ترجمه کلمه operandum
operandum روانشناسى : ابزار پاسخ
Read More »ترجمه کلمه operand
operand “اپراند،دستورالعملى که مورد اجراست ،دستور اجرايى کامپيوتر : عملوند علوم نظامى : عمل کننده”
Read More »ترجمه کلمه operable
operable عمل کردنى ،عملى ،(طب )قابل علاج ،قابل درمان ،عمل پذير،داير
Read More »ترجمه کلمه opera house
opera house تماشاخانه ،اپرا
Read More »