فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
operation exposure guide علوم نظامى : حداکثر دوز اتمى قابل قبول يا قابل دريافت
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه operation decoder
operation decoder عمل گشا،عمل شناس
Read More »ترجمه کلمه operation code
operation code “کد عملياتى ،رمزالعمل کامپيوتر : رمز عمل”
Read More »ترجمه کلمه operation center
operation center “کامپيوتر : مرکز عمليات علوم نظامى : مرکز عمليات”
Read More »ترجمه کلمه operation annexes
operation annexes علوم نظامى : پيوستهاى عملياتى
Read More »ترجمه کلمه operation analysis
operation analysis تحليل عملکرد،عمل کاوى
Read More »ترجمه کلمه operation
operation “عمليات ،عمل کردن ،به کار انداختن ،اداره ،گرداندن ،عمل جراحى ،گردش ،وابسته به عمل ،عملکرد،بهره بردارى علوم مهندسى : عمل کامپيوتر : عمليات عمران : عمليات معمارى : جنبش قانون ـ فقه : بهره بردارى روانشناسى : عمل بازرگانى : عمل علوم نظامى : کار کردن با يک وسيله”
Read More »ترجمه کلمه operating weight
operating weight علوم هوايى : وزن عملياتى
Read More »ترجمه کلمه operating voltage
operating voltage علوم مهندسى : ولتاژ کار
Read More »ترجمه کلمه operating theatre
operating theatre نمايشگاه عمل جراحى
Read More »