organology اندام شناسى ،مبحث ساختمان موجودات الى
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه organography
organography عضو شناسى ،اندام شناسى
Read More »ترجمه کلمه organogenic
organogenic “روانشناسى : عضوزاد زيست شناسى : الى زاد”
Read More »ترجمه کلمه organizer
organizer “تشکيل دهنده ،موسس قانون ـ فقه : موسس”
Read More »ترجمه کلمه organized market
organized market بازرگانى : بازار سازمان يافته
Read More »ترجمه کلمه organized
organized “سازمان داده شده ،سازمان يافته ،متشکل روانشناسى : سازمان يافته علوم نظامى : ارايش داده شده”
Read More »ترجمه کلمه organize
organize “تشکيل دادن ،ارايش دادن ،مرتب کردن ،سازمان دادن ،تشکيلات دادن ،درست کردن ،سرو صورت دادن ،متشکل کردن قانون ـ فقه : تشکيل دادن بازرگانى : بازار سازمان يافته علوم نظامى : ارايش دادن موضع”
Read More »ترجمه کلمه organizational psychology
organizational psychology روانشناسى : روانشناسى سازمانى
Read More »ترجمه کلمه obsequiously
obsequiously چاپلوسانه ،متملقانه
Read More »ترجمه کلمه organizational maintenance
organizational maintenance “تعميرات سازمانى علوم نظامى : نگهدارى سازمانى”
Read More »