oscillator “اسيلاتور،تحريک کننده ،نوسان ساز،دستگاه توليد برق نوسانى در راديو،ارتعاش سنج ،نوسان کننده ،نوسانگر،نوسانساز علوم مهندسى : نوسان الکترونيک : اوسيلاتور شيمى : نوسانگر ورزش : نوسانگر علوم هوايى : نوسان ساز علوم نظامى : تفکيک کننده امواج اشکارساز”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه office
office “شغل عمومى ،،شغل ،مسئوليت ،احرازمقام ،اشتغال ،وظيفه ،خدمت ،محل کار،اداره ،دفتر کار،دفتر،منصب معمارى : اطاق دفتر قانون ـ فقه : دفتر کار بازرگانى : محل کار علوم نظامى : اطاق”
Read More »ترجمه کلمه oscillation
oscillation “لرزه ،جنبش ،نوسان سازى ،تفکيک امواج ،نوسان علوم مهندسى : نوسان الکترونيک : اوسيلاسيون معمارى : تاب روانشناسى : نوسان نجوم : نوسان علوم نظامى : اشکار سازى”
Read More »ترجمه کلمه office attorney
office attorney قانون ـ فقه : وکيل دفتر
Read More »ترجمه کلمه oscillating universe
oscillating universe نجوم : جهان نوسان کننده
Read More »ترجمه کلمه office automation
office automation “خودکارسازى ادارى کامپيوتر : خودکارسازى دفترى”
Read More »ترجمه کلمه observe
observe “معاينه کردن ،اظهار عقيده کردن ،نظر دادن ،بجا اوردن ،ديدبانى کردن ،رعايت کردن ،مراعات کردن ،مشاهده کردن ،ملاحظه کردن ،ديدن ،گفتن ،برپاداشتن(جشن و غيره) قانون ـ فقه : رعايت کردن علوم نظامى : ديدن”
Read More »ترجمه کلمه office bearer
office bearer بعدا پرسيده شود
Read More »ترجمه کلمه oscillating type
oscillating type علوم نظامى : مين از نوع ارتعاشى يا لرزشى
Read More »ترجمه کلمه office boy
office boy پيشخدمت ،فراش
Read More »