osmatic (ج.ش ).داراى اعضا بويايى ،وابسته به بويايى
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه osmanli
osmanli عثمانى
Read More »ترجمه کلمه offensiveness
offensiveness بر خورندگى ،اهانت اميزى ،بدى ،نفرت انگيزى ،حالت تهاجم يا حمله
Read More »ترجمه کلمه osiris
osiris (مصرقديم)ازيريس
Read More »ترجمه کلمه offer
offer “ايجاب ،اظهار يا ابراز کردن ،عرضه کردن ،پيشنهاد( در مناقصه و مزايده)،تقديم داشتن ،پيشکش کردن ،عرضه ،پيشنهاد کردن ،پيشنهاد،تقديم ،پيشکش ،ارائه عمران : پيشنهاد معمارى : عرضه قانون ـ فقه : ايجاب ،بدست اوردن بازرگانى : پيشنهاد کردن”
Read More »ترجمه کلمه osier
osier (گ.ش ).بيد سبدى ،بيد مخصوص سبد بافى
Read More »ترجمه کلمه offer a sacrifice
offer a sacrifice قربانى کردن
Read More »ترجمه کلمه oseretsky test
oseretsky test روانشناسى : ازمون اوزرتسکى
Read More »ترجمه کلمه offer an excuse
offer an excuse عذر اوردن
Read More »ترجمه کلمه observed chart
observed chart علوم نظامى : طرح تير ديدبانى شده
Read More »