osmotic “تراوش کننده ،تراوشى شيمى : اسمزى”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه offensive player
offensive player ورزش : شطرنجباز حمله اى
Read More »ترجمه کلمه osmosis
osmosis “تراوندگى ،اسمز،نفوذ يک حل کننده( مثل اب )ازيک پرده ،خاصيت نفوذ و حلول ،نفوذ،راند معمارى : تراوش شيمى : اسمز”
Read More »ترجمه کلمه offensive war
offensive war قانون ـ فقه : جنگ تهاجمى
Read More »ترجمه کلمه osmose
osmose تراوش کردن ،نفوذ کردن در،بوسيله تراوش تجزيه کردن ،بوسيله نفوذ تجزيه کردن
Read More »ترجمه کلمه osmometer
osmometer شيمى : اسمزسنج
Read More »ترجمه کلمه offensive weapon
offensive weapon “سلاح تهاجمى ،سلاح خطرناک ،در CL به هر نوع وسيله اى اطلاق مى شود که براى ازار بدنى ساخته يا تغيير داده شده باشد يا حامل ان را براى اين منظور حمل کند قانون ـ فقه : الت قتاله”
Read More »ترجمه کلمه osmium
osmium “symb: Os،(ش ).عنصر فلزى سخت و ابى مايل بسفيد شيمى : اسميم”
Read More »ترجمه کلمه obituarist
obituarist کسيکه در گذشت هاى تازه را با شرح حال در گذشتگان در روزنامه اعلان مى کنند
Read More »ترجمه کلمه offensively
offensively بطور برخورنده ،بطور اهانت اميز،بطور ناگواريا بد،از راه تهاجم
Read More »