off with you برويد پى کارتان
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه osteography
osteography شرح استخوان ها
Read More »ترجمه کلمه o dear me
o dear me اه ،افسوس
Read More »ترجمه کلمه osteogenesis
osteogenesis پيدايش استخوان ،تشکيل استخوان
Read More »ترجمه کلمه obit
obit مرگ ،وفات ،مجلس ترحيم
Read More »ترجمه کلمه osteocranium
osteocranium (تش ).قسمت استخوانى جمجمه
Read More »ترجمه کلمه off year
off year سال کم محصول ،سال کم فعاليت ،سال کسادى
Read More »ترجمه کلمه observer
observer “ديده بان ،ناظر عينى ،ناظر يا مشاهده کننده ،مشاهده کننده ،مراقب ،پيرو رسوم خاص قانون ـ فقه : ناظر ورزش : گواه تعيين شده از طرف کميته برگزارکننده مسابقه گلف براى گزارش دادن نقض مقررات به داور علوم نظامى : ديدبان جلوى توپخانه”
Read More »ترجمه کلمه offal
offal اشغال ،اخال ،کف ،مواد زائد،لاشه
Read More »ترجمه کلمه osteoclasis
osteoclasis استخوان شکنى براى درست کردن اندان ناقص
Read More »