overstrung زياد کوک شده ،خيلى حساس
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه overcompensation
overcompensation “جبران بيش از حد لزوم روانشناسى : جبران مفرط”
Read More »ترجمه کلمه overstuff
overstuff با اشيا زياد انباشتن ،بيش از حد لزوم انباشتن
Read More »ترجمه کلمه overcome with liquor
overcome with liquor مست
Read More »ترجمه کلمه oversubtle
oversubtle بيش از حد ملاحظه کار،بيش از حد ناقلا
Read More »ترجمه کلمه overcome
overcome “غلبه کردن ،چيره شدن ،پيروز شدن بر،مغلوب ساختن ،غلبه يافتن علوم نظامى : فايق امدن”
Read More »ترجمه کلمه oversupply
oversupply بازرگانى : عرضه بيش از حد
Read More »ترجمه کلمه overcolour
overcolour زياد لعاب دادن ،زياد اب و روغن دادن ،اغراق اميزکردن ،رنگ زياد زدن
Read More »ترجمه کلمه overt
overt “اشکارا،علنى ،فاش ،اشکار،معلوم ،واضح ،نپوشيده ،عمومى روانشناسى : اشکار علوم نظامى : اشکار”
Read More »ترجمه کلمه overcoat
overcoat “پالتو علوم نظامى : بارانى”
Read More »