overhead “مقدار پردازش مورد نياز براى اتمام يک کار معين ،سر بالا،در هوا،منابع حاشيه اى ،منابع انسانى و اقتصادى که در پشتيبانى غير مستقيم يکانها به کار مى رود،دربالاى سر،مخارج کلى ،سرجمع ،بالاسرى ،هوايى علوم مهندسى : در بالاى سر کامپيوتر : بالاسرى شيمى : سر ستون ورزش : ابشار علوم نظامى : بالاى سر”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه overhaul
overhaul “اوراق کردن کامل ،اوراق کردن ،(براى تعمير )پياده کردن ،پياده کردن و دوباره سوار کردن ،سراسر بازديد کردن ،پياده سوار کردن و بازديد موتور علوم مهندسى : براى تعمير پياده کردن و مجددا “”سوار کردن ورزش : رسيدن به نفر جلو علوم نظامى : پياده کردن کامل قطعات براى تعمير”
Read More »ترجمه کلمه overhanging
overhanging “يک طرف گيردار،پيشامده ،اويزان ،مشرف ،متوجه علوم مهندسى : اويزان معمارى : مشرف”
Read More »ترجمه کلمه overhang
overhang “کلاهک( کوهنوردى)،طره ،پيشامدگى ،رواويز،اويزان کردن يا شدن ،برامدگى ،تاق نما،اويزان بودن ،تهديد کردن ،مشرف بودن علوم مهندسى : مشرف بودن معمارى : پيش اويز ورزش : کلاهک علوم نظامى : اعدام کردن”
Read More »ترجمه کلمه overhand knot
overhand knot “گره اضافى( ماهيگيرى) ورزش : گره اضافى علوم دريايى : گره ساده”
Read More »ترجمه کلمه overhand
overhand “دست ببالا،از پايين ببالا،بازى با دست بطرف بالا،رويهم ،برعکس ،يکطرفه ،ترکى دوزى ورزش : ابشار”
Read More »ترجمه کلمه overgrowth
overgrowth رشد بيش از اندازه
Read More »ترجمه کلمه overgrown with plants
overgrown with plants گياه پوش ،پوشيده از گياه
Read More »ترجمه کلمه overgrow
overgrow بيش از حد روييدن ،روى چيزى را پوشانيدن
Read More »ترجمه کلمه overground
overground روزمينى
Read More »