overlive بيشتر زنده بودن از،بيشتر عمر کردن ،گور کردن ،گور گذاشتن
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه obverse
obverse روى سکه ،روى اسکناس ،روى هر چيزى ،طرف مقابل ،(من ).قضيه تالى ،معکوس
Read More »ترجمه کلمه overlie
overlie روى( چيزى ) قرار گرفتن ،خفه کردن
Read More »ترجمه کلمه overlearning
overlearning روانشناسى : پراموزى
Read More »ترجمه کلمه overleap
overleap جستن از روى ،ناديده گذشتن از
Read More »ترجمه کلمه overleaf
overleaf “در ظهر قانون ـ فقه : ظهر،در پشت ورقه”
Read More »ترجمه کلمه overlay technique
overlay technique “فن کالک علوم نظامى : فن استفاده از کالک”
Read More »ترجمه کلمه overlay segment
overlay segment کامپيوتر : قطعه جايگذاشت
Read More »ترجمه کلمه overlay
overlay “جايگذاشت ،کاغذ کالک ،کالک ،پوشش ،اندود،پوشيدن ،زياد بار کردن ،رويهم قراردادن ،(اسکاتلند )کراوات ،جاى گذاشت ،جاى گذاشتن کامپيوتر : جاى گذاشتن علوم نظامى : شفاف”
Read More »ترجمه کلمه overlapping tile
overlapping tile معمارى : سفال چينى نيمانيم
Read More »