overmoke زياد دود داشتن ،زياد سيگار کشيدن
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه overmatch
overmatch تفوق يافتن
Read More »ترجمه کلمه overmaster
overmaster برترى يافتن بر،مهارت کامل پيدا کردن در
Read More »ترجمه کلمه overmasted
overmasted داراى ديرک هاى زياد بلند يا سنگين ،داراى دکل هاى زياد بلند يا سنگين
Read More »ترجمه کلمه overmantel
overmantel ارايش طاقچه دار در روى نماى بخارى
Read More »ترجمه کلمه overman
overman معمارى : استادکار
Read More »ترجمه کلمه overlord
overlord خداوندگار،ارباب ،سرور،مافوق
Read More »ترجمه کلمه overlook
overlook مسلط يا مشرف بودن بر،چشم پوشى کردن ،چشم انداز
Read More »ترجمه کلمه overloading
overloading “اضافه بارگذارى ،اضافه بار عمران : بارگذارى اضافه معمارى : اضافه ظرفيت”
Read More »ترجمه کلمه overload speed
overload speed علوم مهندسى : سرعت بار زياد
Read More »