prosecuting attorney “عضو دادسرا،مدعى العموم ،دادستان قانون ـ فقه : صاحب منصب پارکه”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه progress payments
progress payments “پرداخت براساس پيشرفت کار عمران : پرداختهاى پيشرفت کار معمارى : پرداختهاى موقت يا على الحساب بازرگانى : پرداخت تدريجى”
Read More »ترجمه کلمه prosecute
prosecute “تعقيب قانونى کردن ،دنبال کردن پيگرد کردن قانون ـ فقه : تعقيب کردن”
Read More »ترجمه کلمه progress report
progress report “گزارش پيشرفت کار معمارى : گزارش پيشرفت کار”
Read More »ترجمه کلمه prosecutable
prosecutable قابل تعقيب
Read More »ترجمه کلمه progress reporting
progress reporting کامپيوتر : گزارش پيشرفت کار
Read More »ترجمه کلمه prosecture
prosecture “داديار قانون ـ فقه : وکيل عمومى”
Read More »ترجمه کلمه parasympathetic
parasympathetic (تش ).عمل کننده مانند دستگاه عصبى نباتى ،وابسته به دستگاه عصبى نباتى ،پاراسمپاتى
Read More »ترجمه کلمه prosector
prosector تشريح کننده بدن مرده ،کالبد شکاف ،پيگيرگر
Read More »ترجمه کلمه progression
progression “سرى ،فرايازى ،تصاعد،توالى ،تسلسل ،پيشرفت علوم مهندسى : پيشرفت روانشناسى : پيشروى”
Read More »