proselyte جديد الايمان ،کسيکه تازه بدينى واردشود،نو اموزمذهبى ،عضو تازه حزب ،بدين تازه اى وارد کردن ،تبليغ کردن ،تبليغ شدن
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه programming statement
programming statement کامپيوتر : حکم برنامه نويسى
Read More »ترجمه کلمه pardner
pardner )= pard(يار،شريک
Read More »ترجمه کلمه programming team
programming team کامپيوتر : تيم برنامه نويسى
Read More »ترجمه کلمه proselte of the gate
proselte of the gate کسى که به دين يهود درايد ولى ختنه نکند
Read More »ترجمه کلمه progress
progress “پيشرفت کردن ،پيشرفت ،پيشروى ،حرکت ،ترقى ،جريان ،گردش ،سفر عمران : پيشرفت کار معمارى : پيشرفت روانشناسى : پيشرفت بازرگانى : پيشرفت ،ترقى”
Read More »ترجمه کلمه prosecutor
prosecutor )prosecution(تعقيب قانونى ،پيگرد کننده ،تعقيب کننده
Read More »ترجمه کلمه progress chaser
progress chaser “ناظر پيشرفت بازرگانى : کسيکه بر پيشرفت کار نظارت مى کند”
Read More »ترجمه کلمه prosecution
prosecution “پى گرد، )prosecutor(تعقيب قانونى ،پيگرد کننده ،تعقيب کننده قانون ـ فقه : پيگرد،تعقيب”
Read More »ترجمه کلمه progress payment
progress payment علوم نظامى : پرداخت مبالغ قرارداد طبق پيشرفت کار پرداخت مرحله اى
Read More »