ترجمه کلمه parasomnia

parasomnia روانشناسى : نابهنجارى خواب

ترجمه کلمه prosodist

prosodist دانشمند عروض وبديع

programmable terminal کامپيوتر : ترمينال قابل برنامه ريزى

prosodic(al) عروضى ،موافق ،ايين عروض

programmatic وابسته به پروگرام ،برنامه اى

prosodic )prosodical(عروضى

programme ” )program(برنامه ،نقشه ،روش کار،پروگرام ،دستور کار،برنامه تهيه کردن ،برنامه دار کردن بازرگانى : برنامه”

prosodial موافق ،ايين عروضى

programme of work “صورت کارها قانون ـ فقه : برنامه کارها”

pardon “عفو کردن ،پوزش ،امرزش ،گذشت ،مغفرت ،حکم ،بخشش ،فرمان عفو،بخشيدن ،معذرت خواستن قانون ـ فقه : عفو،بخشيدن”