processing “امادن ،امودن ،دست به دست کردن ،تحويل و تحول کردن ،تهيه و تقويم کردن ،به جريان انداختن ،پرورش دادن اخبار،توليد کردن ،پرورش دادن ،پردازش کامپيوتر : پردازش معمارى : فراوردن شيمى : فراوررش روانشناسى : پردازش زيست شناسى : عمل اورى علوم نظامى : چاپ کردن يا انتشار دادن”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه psalmodize
psalmodize زبور خواندن
Read More »ترجمه کلمه processing element
processing element عنصر پردازشى
Read More »ترجمه کلمه psalmodist
psalmodist زبورسرا،زبور خوان ،مزمورسرا
Read More »ترجمه کلمه processing of the order
processing of the order بازرگانى : انجام سفارش
Read More »ترجمه کلمه psalmodic
psalmodic وابسته به زبور خوانى ،مانند مزاميرى که براى خواندن ترتيب دهند
Read More »ترجمه کلمه paraphonia
paraphonia روانشناسى : نابهنجارى صدا
Read More »ترجمه کلمه psalmist
psalmist مزمور خوان
Read More »ترجمه کلمه processing program
processing program “برنامه پردازشى کامپيوتر : برنامه پردازش”
Read More »ترجمه کلمه processing symbol
processing symbol کامپيوتر : علامت پردازش
Read More »