ترجمه کلمه parian ware

parian ware چينى يا روسى ،چينى مرمرى

ترجمه کلمه prize

prize “کشتى يا کالايى که به موجب حقوق جنگى در دريا به غنيمت برده شود،انعام ،جايزه ،ممتاز،غنيمت ،ارزش بسيار قائل شدن ،مغتنم شمردن قانون ـ فقه : جايزه”

psychogalvanic reflex (pgr) روانشناسى : بازتاب گالوانيکى – روانى

prize court شعبه اى از دادگاه اداره نيروى دريايى که با امور….کاردارد

psychodynamics روانشناسى : پويش شناسى روانى

prize courts “دادگاه مامور رسيدگى به مسائل مربوط به prize بدون راى اين دادگاه به مال قانون ـ فقه : به دست امده عنوان غنيمت جنگى اعطا نمى شود”

psychodynamic “وابسته به محرکات وانگيزه هاى موثر در فکر روانشناسى : روان پويشى”

prize fellow شاگردى که در امتحانات سر امد شده وامتيازى بعنوان جايزه باو داده اند

psychodrama “نمايش اخلاقى وانتقادى روانشناسى : نقش گزارى روانى”

prize fight(ing) جنگ با مشت براى گرفتن پول يا جايزه