push down list کامپيوتر : ليستى که از پايين به بالا نوشته مى شود به نحوى که هر ورودى جديد بالاى ليست قرار مى گيرد
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه preservatize
preservatize نگاه داشتن ،از فسادحفظ کردن
Read More »ترجمه کلمه parol contract
parol contract “قرارداد کتبى امضا نشده قانون ـ فقه : قرارداد شفاهى”
Read More »ترجمه کلمه preserve
preserve “قرق شکارگاه ،شکارگاه ،مربا،کنسروميوه ،نگاهداشتن ،حفظ کردن ،باقى نگهداشتن علوم مهندسى : حفظ يا محافظت کردن باقى نگهداشتن”
Read More »ترجمه کلمه push cart
push cart چرخ دستى
Read More »ترجمه کلمه preserve (to)
preserve (to) “نگهدارى کردن معمارى : نگاهداشتن”
Read More »ترجمه کلمه push-button tuner
push-button tuner الکترونيک : ميزانساز دگمه اى
Read More »ترجمه کلمه preserve 2
preserve 2 نگهداشتن ،نگاه داشتن ،حفظ کردن ،ترشى گذاشتن ،زنده ،قوروق کردن ،ربا کردن
Read More »ترجمه کلمه push-button switch
push-button switch “کليدپوش باتون علوم مهندسى : تکمه فشارى”
Read More »ترجمه کلمه preserve wood (to)
preserve wood (to) معمارى : محافظت چوب
Read More »