parted جداشده ،شکافته ،درگذشته ،مرده ،با استعداد
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه prefectural
prefectural وابسته به مقام رياست يا دوره رياست
Read More »ترجمه کلمه partaker
partaker شريک
Read More »ترجمه کلمه prefecture
prefecture “حوزه ادارى ،اداره رياست ،مقام رياست ،دوره رياست قانون ـ فقه : اداره”
Read More »ترجمه کلمه partake
partake “سهيم شدن ،شرکت کردن ،شريک شدن ،بهره داشتن ،قسمت بردن ،خوردن ،سهيم بودن در قانون ـ فقه : شريک شدن در”
Read More »ترجمه کلمه prefer
prefer “طرح کردن ،ترجيح يافتن ،ترجيح دادن ،برترى دادن ،رجحان دادن ،برگزيدن قانون ـ فقه : اقامه کردن بازرگانى : جلو قرار دادن”
Read More »ترجمه کلمه part with each other
part with each other ازهم جدا شدن
Read More »ترجمه کلمه preferable
preferable مرجح ،داراى رجحان ،قابل ترجيح ،برتر
Read More »ترجمه کلمه preferable conjecture
preferable conjecture قانون ـ فقه : ظن راجح
Read More »ترجمه کلمه packing sheet
packing sheet لفاف بار پيچى ،حوله ترکه بتن بيمار بپيچند،کمپرس
Read More »