pastil pastile(، )pastilleخميرى که براى بخور دادن بکاررود،بخور،قرص دارويى که روى ان شيرينى باشد،مداد رنگى
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه praxis
praxis “کنش ،عمل ،رويه ،عادت ،خوى ،مثال روانشناسى : عمل”
Read More »ترجمه کلمه pastiche
pastiche تقليد ادبى يا صنعتى از اثار استادان فن
Read More »ترجمه کلمه pray
pray دعا کردن ،نماز خواندن ،بدرگاه خدا استغاثه کردن ،خواستارشدن ،درخواست کردن
Read More »ترجمه کلمه pasticcqo
pasticcqo قطعه موسيقى که ازچندين جاگرفته شده باشد،چيز درهم برهم ،اش همه اجيل
Read More »ترجمه کلمه pray consider my case
pray consider my case خواهش دارم بکار من رسيدگى کنيد،تمنى اينکه
Read More »ترجمه کلمه pasteurize
pasteurize سترون ساختن ميکروب طبق روش پاستور
Read More »ترجمه کلمه pray in aid
pray in aid قانون ـ فقه : دعوى مطالبه منافع ناشى از محتويات يک سند
Read More »ترجمه کلمه pasteurization
pasteurization “پاستوريزه کردن شيمى : پاستوريزه کردن”
Read More »ترجمه کلمه prayer
prayer “نماز،دعا،تقاضا قانون ـ فقه : دعا”
Read More »