ترجمه کلمه patagium

patagium پوسته ،شامه ،پرده پاى پرندگان

ترجمه کلمه praiseworthy

praiseworthy )=laudable(قابل ستايش ،ستودنى ،هژير

paean رجز،پيروزى نامه نوشتن

praivate ownership قانون ـ فقه : مالکيت خصوصى

pat lowe ورزش : جهش با چرخش کامل از يک پا و فرود روى پاى ديگر

praline بادام سوخته ،اجيل سوخته

pat دست زدن اهسته ،قالب ،نوازش کردن ،دست نوازش برسرکسى کشيدن ،اهسته دست زدن به ،بهنگام ،بموقع ،بى حرکت ،ثابت ،بطور مناسب

paradox of value بازرگانى : تناقض ارزش

pasty faced رنگ پريده

pasty “چسب مانند،خمير مانند،کلوچه قيمه دار،شيرينى ميوه دار،خميرى علوم مهندسى : چسبناک”