ترجمه کلمه peasantry

peasantry رعايا،جماعت دهقانان ،بى تربيتى

ترجمه کلمه posterity

posterity “اولاد،اعقاب ،زادگان ،اخلاف ،ايندگان قانون ـ فقه : اخلاف”

peasant “دهقان ،روستايى ،دهاتى ،دهقانى ،کشاورز،رعيت بازرگانى : رعيت”

postern درب عقبى ،راه فرار،واقع در عقب ،خلفى

peas ورزش : شن نرم در محل فرود چترباز

postexilian وابسته به پس از جلاى بابل

peart )pert(گستاخ ،جسور،سالم وبا روح

postexilic (درتاريخ يهود )وابسته به دوره بعد از اسارت يهود در بابل

pearsonian correlation روانشناسى : همبستگى پيرسون

postfix “پسوندى کامپيوتر : پسوند”