plant “واحد صنعتى ،تجهيزات کارگاه ،محل کارخانه يا کارگاه ،کاشتن ،کشت و زرع کردن ،نهال زدن ،در زمين قرار دادن ،مستقر کردن ،گياه ،نهال ،رستنى ،نبات ،ماشين الات کارخانه ،دستگاه ،ماشين علوم مهندسى : وسايل عمران : کارگاه معمارى : نهال قانون ـ فقه : غرس کردن شيمى : تاسيسات زيست شناسى : گياه بازرگانى : کارخانه ،تاسيسات”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه photokinesis
photokinesis ” )photocinesis(حرکت در اثر نور،نور جنبش روانشناسى : نور جنبى”
Read More »ترجمه کلمه plant (to)
plant (to) “کاشتن معمارى : نهال زدن”
Read More »ترجمه کلمه photoionization
photoionization شيمى : يونش عکاسى
Read More »ترجمه کلمه plant construction
plant construction معمارى : ساختمان کارخانه
Read More »ترجمه کلمه photoheliograph
photoheliograph دوربين مخصوص عکسبردارى از خورشيد
Read More »ترجمه کلمه plant ecology
plant ecology زيست شناسى : بوم شناسى گياهى
Read More »ترجمه کلمه photogravure
photogravure گراور سازى از روى شيشه عکاسى
Read More »ترجمه کلمه plant food
plant food “غذاى گياهى معمارى : غذاى گياه”
Read More »ترجمه کلمه palmary
palmary شايسته ستايش و تقدير،برجسته ،عالى ،پيروز
Read More »