فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
pistol “طپانچه ،هفت تير،تپانچه درکردن علوم نظامى : هفت تير”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه piece part
piece part “قطعه يک پارچه علوم نظامى : قطعه سر هم و جدا نشدنى”
Read More »ترجمه کلمه pistol clasp
pistol clasp “گيره نگهدارنده طپانچه علوم نظامى : قفل طپانچه نشان شرکت در مسابقه تيراندازى با طپانچه”
Read More »ترجمه کلمه piece of eight
piece of eight دلاراسپانيولى
Read More »ترجمه کلمه pancake
pancake “نان ساجى ،نان شيرين و پهن( مثل کلوچه) علوم نظامى : در رهگيرى هوايى يعنى مى خواهم به زمين بنشينم يا به زمين بنشينيد”
Read More »ترجمه کلمه piece mark
piece mark علوم نظامى : شماره شناسايى که روى قطعات و وسايل حک مى شود
Read More »ترجمه کلمه pistol whip
pistol whip با تپانچه بر بدن کسى زدن
Read More »ترجمه کلمه piece goods
piece goods بازرگانى : کالاهايى که بصورت دانه اى بفروش ميرسد
Read More »ترجمه کلمه pistole
pistole ليره اسپانيولى ،سکه زرکه بيشتردراسپانى رواج داشت
Read More »ترجمه کلمه piece dye
piece dye بطوريکپارچه رنگ کردن
Read More »