qualify (for something) قانون ـ فقه : واجد شرايط شدن
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه quadriga
quadriga ارابه چهار اسبه روميان قديم ،ارابه
Read More »ترجمه کلمه qualify
qualify “شايستگى پيدا کردن ،کسب مهارت ،محدود کردن ،تعيين کردن ،قدرت راتوصيف کردن ،ازبدى چيزى کاستن ،منظم کردن ،کنترل کردن ،صلاحيت داشتن ،واجد شرايط شدن ،توصيف کردن بازرگانى : تخصصى علوم نظامى : ماهر شدن”
Read More »ترجمه کلمه quoits
quoits ورزش : بازى پرتاب حلقه
Read More »ترجمه کلمه qualifier
qualifier “ملايم سازنده ،فرع اسم يا صفت ،کلمه توصيفى ،توصيف کننده ورزش : انتخاب شده براى دوربرد”
Read More »ترجمه کلمه qualified property
qualified property قانون ـ فقه : مالکيت محدود
Read More »ترجمه کلمه quondam
quondam )=former sometime(قبلى ،مربوط به چندى قبل ،سابق
Read More »ترجمه کلمه quorum
quorum “حد نصاب ،اکثريت لازم براى مذاکرات قانون ـ فقه : حداقل عده لازم براى رسميت جلسه”
Read More »ترجمه کلمه qualified power of attorney
qualified power of attorney قانون ـ فقه : وکالت مقيد
Read More »ترجمه کلمه quota
quota “سهميه بندى ،کميت تعيين شده توسط دولت( جهت صادرات و واردات)،سهميه ،سهم ،بنيچه قانون ـ فقه : منع و تحديد واردات ازاد روانشناسى : سهميه بازرگانى : کميت تعيين شده توسط دولت ،سهميه”
Read More »