ترجمه کلمه quick time(or march)

quick time(or march) راه پيمايى تند،گام بردارى تند

ترجمه کلمه quartette

quartette قطعه موسيقى مخصوص چهارتن خواننده يا نوازنده ،گروه چهارتنى که قطعه اى رابسرايند)quartette(.

quadratic quotient search کامپيوتر : الگوريتم بازرسى کننده که به هنگام تست مکان هاى بعدى جدول از يک ادرس دوگانه استفاده مى کند

quartet(te) قطعه موسيقى براى چهارتن خواننده يانوازنده ،دسته چهارتايى ازهرچيز

quartet قطعه موسيقى مخصوص چهارتن خواننده يا نوازنده ،گروه چهارتنى که قطعه اى رابسرايند)quartet(.،چهارقلو،چهاربخشى

quick wit هوش زياد،تيزهوشى ،هوش تيز

quarterstaff چماق ،گرز،واحد يموت

quick witted تيز هوش

quartersaw الوار رابچهار قسمت بريدن ،چوپ را بچهار قسمت اره کردن

quickdraw کامپيوتر : کوئيک درا