red blooded نيرومند،شهوانى
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه rough
rough “دشوار،سخت ،زبر،خشن ،درشت ،ناهموار،ناهنجار،دست مالى کردن ،بهم زدن ،زمخت کردن علوم مهندسى : ناصاف علوم هوايى : زبر علوم نظامى : پست و بلند”
Read More »ترجمه کلمه red beech
red beech الش
Read More »ترجمه کلمه rough and ready
rough and ready خشن ،سريع العمل
Read More »ترجمه کلمه red a
red a راسخت ،روسوخته
Read More »ترجمه کلمه rough and tumble
rough and tumble بى نظم و ترتيب ،بيقاعده ،شلم شوربا
Read More »ترجمه کلمه radiant
radiant “تابان ،گسترده ،شعاع گستر،تشعشع کننده حرارتى ،تابناک ،متشعشع ،پر جلا،درخشنده ،شعاعى ،ساطع علوم مهندسى : درخشان نجوم : نورباران علوم نظامى : دستگاه پخش کننده حرارت”
Read More »ترجمه کلمه rough boundary
rough boundary عمران : جدار زبر
Read More »ترجمه کلمه red
red “بدهکار بودن حساب ،قرمز،سرخ ،خونين ،انقلابى ،کمونيست بازرگانى : کسرى داشتن حساب”
Read More »ترجمه کلمه rough breathing
rough breathing نام اين نشان ،که دردستوريونانى تلفظ شدن حرف اول را مى رساند
Read More »