rota “جدول نوبت خدمت ،فهرست اسامى شاگردان يا سربازان ،دادگاه کاتوليکى علوم نظامى : صورت فهرست نگهبانى فهرست اسامى يا ادرس”
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه redezvous
redezvous “محل تلاقى يکانها،رانده وو،محل ملاقات ،وعده ملاقات ،اجتماع مجدد،تلاقى کردن ،ملاقات کردن علوم نظامى : محل انتظار”
Read More »ترجمه کلمه rotaglider
rotaglider علوم هوايى : گلايدرهايى که داراى بالهاى دورانى ازاد هستند
Read More »ترجمه کلمه redeye
redeye “موشک رداى علوم نظامى : موشک زمين به هواى رداى که از روى دوش تيراندازى مى شود”
Read More »ترجمه کلمه rotameter
rotameter ” )rotometer(دستگاه مخصوص اندازه گيرى جريان اب شيمى : جريان سنج چرخان”
Read More »ترجمه کلمه redesignate
redesignate علوم نظامى : اسم گذارى مجدد يکانها يا تغيير دادن شماره يکانها
Read More »ترجمه کلمه rotarian
rotarian عضو باشگاه روتارى
Read More »ترجمه کلمه redesign
redesign طراحى مجدد کردن ،سر و صورت ظاهرى دادن به
Read More »ترجمه کلمه rotary
rotary “گردان ،دورانى ،چرخشى ،دوار،گردنده ،ماشين چرخنده علوم مهندسى : دوار عمران : دوار علوم هوايى : گردنده”
Read More »ترجمه کلمه redeployment
redeployment “تجديد گسترش کردن ،گسترش مجدد دادن ،دوباره مستقر کردن نيروها،نقل و انتقال علوم نظامى : تغيير مکان دادن يکانها”
Read More »