ترجمه کلمه rosemary

rosemary (گ.ش ).اکليل کوهى ،رزمارى

ترجمه کلمه redoubtable

redoubtable ترسناک ،موحش ،مستحکم ،سهمناک

roseola (طب )لکه هاى سرخ بدن که نشانه سيفيليس است ،جوش هاى سرخ بدن ،بدل سرخک ،سرخجه

redoubt موضع محصور دفاعى کوچک ،حفاظ استحکامات

raise its head پيدا شدن ،پديد امدن

redouble دوچندان کردن ،افزودن ،دوبرابر کردن

rosery باغچه گل سرخ ،گلستان

redolent معطر،بودار،حاکى

roses p in this garden گل عمده اين باغ گل سرخ است

redolence بو داشتن ،بو،عطر،خاطرات گذشته