ترجمه کلمه rootage

rootage ريشه بندى ،مجموع ريشه ها

ترجمه کلمه redundantly

redundantly فراوان ،بطور زائديازيادى ،باحشو وزوائد

rooted ريشه دار،ريشه کرده

rooter زمين کن ،ريشه کننده

radiation hazard زيست شناسى : گزند تابش

rootery توده ريشه وکنده درخت درباغها که درخت روى ان ميکارند

redundant language سخن زائد يازيادى حشووزوائد

redundant information کامپيوتر : يک پيام بيان شده به روشى که اساس اطلاعات بطرق گوناگون يافت مى شود

rooting معمارى : شيارزنى

redundant equation “معادله زائد بازرگانى : معادله اضافى”