riding سوارى ،گردش و مسافرت ،لنگر گاه ،بخش
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه remain in force
remain in force قانون ـ فقه : به قوت خود باقى بودن
Read More »ترجمه کلمه riding anchor
riding anchor “لنگر نگهدارنده علوم دريايى : لنگر اولى”
Read More »ترجمه کلمه remain
remain اقامت کردن ،اثر باقيمانده ،(درجمع )بقايا،باقيماندن
Read More »ترجمه کلمه riding habit
riding habit جامه سوارى زنانه
Read More »ترجمه کلمه remagnetizer
remagnetizer الکترونيک : مغناطيس گر
Read More »ترجمه کلمه rem (rapid eye movement)
rem (rapid eye movement) “ار اى ام( حرکات سريع چشم) روانشناسى : ار اى ام”
Read More »ترجمه کلمه riding lights
riding lights علوم نظامى : چراغ لنگر
Read More »ترجمه کلمه riding slip
riding slip علوم دريايى : خفت احتياطى
Read More »ترجمه کلمه rem
rem “اعلان شروع يک توضيح ،مقدار واحد از تشعشع يونيزه کننده کامپيوتر : فرمانREM علوم هوايى : مقدار تابش يونيزه کننده که در صورت جذب توسط يک جسم همان تاثيرات فيزيولوژيکى را که يک رونتگن اشعه ايکس يا تابشهاى گاما دارند خواهد داشت علوم نظامى : مقدار دوز تشعشعى که اثرش برابر يک رونتگن اشعه ايکس باشد”
Read More »