ترجمه کلمه repeat until

repeat until تکرارکن … تااينکه

ترجمه کلمه revolve

revolve “گرداندن ،چرخيدن ،گرديدن ،گردش کردن ،سير کردن ،دور زدن ،تغيير کردن علوم مهندسى : دور زدن”

radiography “عکسبردارى راديو،مخبر راديويى ،پرتونگارى معمارى : پرتونگارى روانشناسى : پرتونگارى علوم هوايى : راديوگرافى علوم نظامى : راديوگرافى”

revolver “ششلول ،هفت تير علوم نظامى : نوغان”

repeat range علوم نظامى : فرمان برد از نو،با همين مسافت تيراندازى کنيد

revolving “گردان ،راجعه ،رجعى ،گردنده ،دورانى ،چرخنده بازرگانى : قابل تجديد”

repeat mark معمارى : خال

revolving crane معمارى : جرثقيل گردان

repeat key کامپيوتر : کليد تکرار

revolving credit “اعتبار گردان بازرگانى : اعتبار گردان ،اعتبار قابل تجديد”