ترجمه کلمه ragged left alignment

ragged left alignment کامپيوتر : هم ترازى راست

ترجمه کلمه rescission

rescission “لغو،(حق ).فسخ ،ابطال قانون ـ فقه : فسخ ،اقاله”

retreating chin چانه عقب رفته

rescinder لغو يا فسخ کننده

retreating forehead پيشانى تو رفته

radiotelephone تلفن بى سيم

retrench قطع کردن ،حذف کردن ،داراى سنگر موقتى زير زمينى کردن ،از نو خندق ساختن ،مستحکم کردن

rescinded قانون ـ فقه : منفسخ

retrenchment مستحکم سازى ،از نو سنگر سازى

rescind “باطل ساختن ،لغو کردن ،فسخ کردن قانون ـ فقه : لغو کردن”