ترجمه کلمه respondent in court of cassation

respondent in court of cassation قانون ـ فقه : فرجام خوانده

ترجمه کلمه respondentia

respondentia قانون ـ فقه : وامى که به صاحب کشتى داده و کشتى او به رهن گرفته مى شود

ترجمه کلمه respiratory

respiratory “تنفسى روانشناسى : تنفسى”

ترجمه کلمه responder

responder پاسخگو،جوابگو،ماده اصلى خرج فشنگ ،برق سنج

ترجمه کلمه respirator

respirator “ضربت گير تنفسى ،ضربت گير،دستگاه تنفس مصونوعى ،دهان بند طبى علوم مهندسى : اسبابى که به دهان و بينى مى گذارند تا از استنشاق مواد زيان اور جلوگيرى کند علوم نظامى : سوپاپ ضربت گير”