ترجمه کلمه salt pan

salt pan زيست شناسى : برکه شور

ترجمه کلمه say a good word for

say a good word for تعريف کردن ،دفاع کردن

salt peter شوره قلمى ،نيترات پتاسيم ،شوره برگ تنباکو

sacrilege “توهين به مقدسات ،سرقت اشياء مقدسه ،تجاوز بمقدسات قانون ـ فقه : سرقت از اماکن مقدسه”

s (subject) روانشناسى : ازمودنى

say اظهار داشتن ،بيان کردن ،سخن گفتن ،صحبت کردن سخن ،اظهار،نوبت حرف زدن ،مثلا

sabretache خرجين ياکيسه چرمى پهن که بکمر بند سرباز سواره نظام اويخته است

saxtuba (مو ).شيپور برنجى داراى صداى بم

salt pit (گودال در )کان نمک

saxophonist نوازنده ساکسوفون