stall “وقت کشى با حفظ توپ ،حفظ گوى براى مدت طولانى( لاکراس)،در گل فرو رفتن ،جاى ايستادن اسب در طويله ،غرفه ،دکه چوبى کوچک ،بساط،صندلى ،لژ،جايگاه ويژه ،به اخور بستن ،از حرکت بازداشتن ،ماندن ،ممانعت کردن ،قصور ورزيدن ،دور سرگرداندن ،طفره زدن ورزش : حفظ گوى براى مدت طولانى علوم هوايى : واماندگى علوم نظامى : متوقف شدن يا کردن ...
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه springing
springing معمارى : پاطاق
Read More »ترجمه کلمه stalky
stalky باساقه ،ساقه دار
Read More »ترجمه کلمه springing of extrados
springing of extrados معمارى : پاطاق برونى
Read More »ترجمه کلمه stalklet
stalklet ساقه کوچک
Read More »ترجمه کلمه springing of soffit
springing of soffit معمارى : پاطاق درونى
Read More »ترجمه کلمه springing teal
springing teal ورزش : تيراندازى به هدفهايى که بطور عمودى بالا مى ايند
Read More »ترجمه کلمه stalkless
stalkless بيساقه
Read More »ترجمه کلمه stalking horse
stalking horse اسب يا چيزى شبيه به ان که شکارچى در پشت ان پنهان است ،(مج).کانديداى نامزدشده براى ايجاد تفرقه در راى دهندگان ،وسيله استتار
Read More »ترجمه کلمه springlet
springlet زهاب ،چشمه کوچک ،فنر کوچک
Read More »