stash انبار کردن ،ذخيره کردن( درمحل مخفى براى اينده)،انباشتن ،محبوس کردن ،پنهانگاه
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه splinterproof
splinterproof “سنگر ضد ترکش گلوله علوم نظامى : ضد بسکهاى گلوله ضد قطعات گلوله”
Read More »ترجمه کلمه starveling
starveling گرسنگى خورده ،قحطى زده
Read More »ترجمه کلمه splintery
splintery تراشه وار،ريز ريز
Read More »ترجمه کلمه starve
starve گرسنگى کشيدن ،از گرسنگى مردن ،گرسنگى دادن ،قحطى زده شدن
Read More »ترجمه کلمه split
split “دو نيم کردن ،ميله هاى باقيمانده ،يک پا جلو و يک پا به عقب ،از جبهه دورافتادن ،ترک ،انشعاب ،دوبخشى ،شکافتن ،دونيم کردن ،از هم جدا کردن ،شکاف ،نفاق ،چاک علوم مهندسى : ترک برداشتن تقسيم کردن معمارى : ترک ورزش : پا باز،مساوى”
Read More »ترجمه کلمه starvation
starvation “گرسنگى ،رنج ومحنت ،قحطى زدگى روانشناسى : گرسنگى کشيدن بازرگانى : قحطى”
Read More »ترجمه کلمه split-anode magnetron
split-anode magnetron الکترونيک : ماگنترون با اند چند تيغه اى
Read More »ترجمه کلمه startling
startling تکان دهنده ،موحش ،شگفت انگيز
Read More »ترجمه کلمه split-brain
split-brain روانشناسى : دوپاره مخ
Read More »