ترجمه کلمه staticizer

staticizer “ايستاساز،ايستاگر کامپيوتر : پايدارساز”

ترجمه کلمه spirally

spirally بطور مارپيچ

staticize ايستا ساختن ،ساکن کردن

spirant ( )=fricative(درتلفظ حروف )حرفى که بااصطکاک نفس ادا گردد(مثل sh و)v،بتلفظدرامده ،اصطکاکى

statice (گ.ش ).فشفاش ،بهمنى

satiric )satirical(هزلى

statically indeterminate معمارى : از نظر ايستايى نا معين

spire “ميل ،منار مخروطى ،ساقه باريک ،مارپيچ ،نوک تيز شدن ،مخروطى شدن عمران : تاجک مخروطى کليسا معمارى : منار”

statically determined “از نظر ايستايى معين معمارى : از نظر استاتيکى معين”

spiriferous (ج.ش ).داراى عضو مارپيچى ،مارپيچ