فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
spinsterish مثل دختر ترشيده
Read More »Author Archives: danaadmin
ترجمه کلمه stationer
stationer نوشت افزار فروش ،فروشنده لوازم التحرير
Read More »ترجمه کلمه spinule
spinule چرخ ريز،پيچ ريز،چرخ خاردار،خارهاى ريز چرخ وغيره
Read More »ترجمه کلمه stationary wave
stationary wave “موج ايستاده الکترونيک : موج ايستاده شيمى : موج ساکن”
Read More »ترجمه کلمه spinwriter
spinwriter “چاپگر کامپيوتر با کيفيت بالا کامپيوتر : نوع خاصى از چاپگر کامپيوترى با کيفيت بالا”
Read More »ترجمه کلمه stationary tactics
stationary tactics “تاکتيکهاى ايستگاهى ورزش : در دروازه ضربه ازاد از حريف گرفتن”
Read More »ترجمه کلمه spiny
spiny )spinose(پوشيده شده از خارهاى زياد،دشوار،مهره مانند
Read More »ترجمه کلمه stationary state
stationary state “وضعيت سکون شيمى : حالت ايستاده بازرگانى : تعادل در حالت سکون”
Read More »ترجمه کلمه spionnage
spionnage “جاسوسى علوم نظامى : جاسوسى کردن”
Read More »ترجمه کلمه stationary population
stationary population بازرگانى : جمعيت ثابت
Read More »