ترجمه کلمه succulence

succulence شادابى ،پر ابى ،اب دارى ،حالت ابکى

ترجمه کلمه sandwitch construction

sandwitch construction علوم هوايى : ساختمان لايه اى

succubus (افسانه )جن يا ديو ماده اى که بصورت زن درامده وبا مردان همخواب ميشود

smut “دوده ،سخن زشت ،رنگ سياه ،هزل ،تصاوير وداستانهاى خارج از اخلاق ،سياه ولکه دار کردن ،زنگ زد ن زيست شناسى : دوده”

scarifying معمارى : کلنگ زنى

smutch اثر ويا نشان الودگى ،لکه کثيف ،کثيف کردن ،الوده کردن ،لکه دار کردن

smutchy الوده وکثيف

succuba جنى يا ديو ماده اى که هنگام شب بغل خواب مردان ميشود

smutted whcat گندم سياه يا زنگ سياه

succour )succor(يارى ،کمک براى رهايى از پريشانى ،موجب کمک ،يارى کردن