ترجمه کلمه sucking

sucking شيرخوار،تازه کار

ترجمه کلمه smoothie

smoothie )smoothy(ادم مبادى اداب ،چرب زبان

sucket “حفره ،مقر علوم نظامى : فيش”

smoothing “صيقلى کردن ،صاف کردن ،پرداخت ،هموارسازى ،صاف سازى معمارى : ليسه زدن روانشناسى : هموارسازى”

sucker طفل شيرخوار،حيوان يا عضو يا الت مکنده ،خروس قندى ،اب نبات مکيدنى ،احمق ،(گ.ش ).الت مکنده توليد کردن

smoothing brush معمارى : قلم موى پرداخت

suck wheels ورزش : رکاب زدن پشت سر دوچرخه سوار ديگر به منظور کاستن از فشار هوا

smoothing cement “استرى معمارى : اندود سيمان پرداخت شده”

suck up to some one پيش کسى خود شيرينى کردن پيش کسى چاپلوسى کردن

smoothing iron علوم مهندسى : اطو